نظر برخی از فقهاء و بزرگان شیعه در مورد ابن عربی



پیرو کلام امیرعوالم خلقت اعرف الحق تعرف اهله

نظر برخی از فقهاء و بزرگان شیعه در مورد ابن عربی

شیخ حر عاملی (صاحب وسائل الشیعه): محی الدّین عربی کیست؟

یکی دیگر از کسانی که صوفیان فریب وی را خورده اند محی الدین بن عربی است.

وضعیت او مانند غزالی بلکه به مراتب زشت­تر است و اکنون با توجه به سخنان زشت و ناپسندی که از وی به ما رسیده، دوازده مورد از آن را بر می شمریم:

۱- وی در کتاب خود ((فتوحات)) در سخنانی طولانی مدعی شده که ۹ بار به آسمان سیر داده شده و چگونگی سیر در آسمان ها در سخنانش به چشم می خوردو از آن بر می آید که وی مدعی مزیّت و برتری بر رسول اکرم (ص) شده که در خور توجه است.

۲- او در این کتاب پس از بیان این که در مسیر رفتن به آسمان ها در هر آسمانی یکی از پیامبران را مشاهده کرده و اظهار داشته که ابوبکر را بر عرش دیده است. بدین سان رتبه و جایگاه ابوبکر به ادعای وی بالاتر از جایگاه پیامبر خداست . بنابراین، چگونه یک فرد مسلمان می تواند این سخنان را از او بپذیرد؟

۳- وی در کتاب ((فصوص الحکم)) مدّعی شده که این کتاب به املای رسول خدا(ص) است و حضرت بدو فرمان داده تا عیناً عبارات آن کتاب را بنگارد. در صورتی که اگر چنین سخنی واقعیت داشته باشد با جزم و یقین حکم به بطلان ادعای وی می­شود و مفاسد فراوانی بر آن مترتب خواهد بود.

۴- از او نقل شده و معروف است که وی خویشتن را خاتم ولایت نامید و به سبب رویایی که دیده بود، وی را بدین اسم نام نهادند . به گونه­ای که او همواره می گفت : ولایت با وجود من پایان پذیرفته است و این ادعا با جزم و یقین دروغ است و حداقل کسانی که پس از او چنین ادعایی کرده اند جزماً دروغ می گویند و این افراد را بیشتر صوفی ها تشکیل می دهند که ادعای ولایت دارند.

۵-وی در کتاب ((فتوحات)) روایاتی نقل کرده که قطعاً دروغ هستند و عقل و خرد آن ها را محال می داند و از آن ادعای دانستن علم غیب و گستاخی بر تهمت و افتراء و دروغ، پدیدار است.

۶- او در کتاب یاد شده می گوید: شیطان همه شیعیان به ویژه شیعه امامیه را فریب داده است. آنان در دوستی و محبت اهل بیت از حدّ و مرز خود پا فراتر نهاده، به گونه ای که برخی از صحابه ، مورد خشم آن ها قرار گرفته و به این پندار که اهل بیت از این کارخرسندند، به سبّ و ناسزای این دسته از صحابه پرداختنه اند.

۷-در مورد شیعه امامیه گفته است: آنان از جمله کسانی اند که از راه راست منحرف گشته و دیگران را نیز به گمراهی کشانده اند و همین سخن در ارتباط با موضوعی که در صدد بیان آن هستیم ما را بسند ه است.

۸- وی در با ۷۳ کتاب یاد شده می گوید: فردی شافعی مذهب و عادل به دو تن یکی شافعی مذهب و عادل و یکی از طرفداران رجعت بر خورد به آن دو گفت : من شما را به شکل خوک می بینم و این نشانه میان من و خداست که رافضی (شیعی مذهب) را در این صورت به من نشان می دهد. آن دو با شنیدن این سخن در باطن توبه کرده و از مذهب رافضی (شیعه) برگشتند. آن مرد گفت: اکنون که توبه کردید و از مذهب خویش برگشتید شما را به صورت انسان دیدم. آن دو نیز بدان اقرار کرده و از سخن آن مرد شگفت زده شدند.

۹- شارح کتاب ((فصوص)) از ابن عربی نقل کرده که مدت ۹ ماه بی آن که غذایی بخورد خلوت گزینی اختیار نموده پس از آن دستور یافت از آن جا خارج شود و بدو مژده داده شد که خاتم ولایت محمدی است بدو گفته شد: دلیلشان این است که علامت و نشانه ای که بین این دو کتف پیامبر(ص) قرار داشت، دلیل بر خاتمیت نبوت آن حضرت بود و همان علامت میان دو کتف شماست که دلالت دارد تو خاتم ولایت هستی و این سخن، صرفاً ادعایی بیش نبود و همان گونه که پی بردید چنین سخنی با جزم و بقین دروغ است.

۱۰- در کتاب ((الفواتح)) از او نقل شده که گفت: قطبی ((غوث)) نامیده می شود، مورد توجه حق تعالی بوده و در هر زمان شخص خاصی است و نیز گفته: خلافت دارای ظاهر و باطن است و ابوبکر و عثمان و معاویه و یزید و عمر بن العزیز و متوکل عبّاسی را از جمله کسانی شمرده که ظاهر و باطن خلافت را جمع کرده بودند و شافعی را از شخصیّت های بزرگ به شمار آورده است.

۱۱- از تحقیق و بررسی در راه و روش و کتب و آثار وی بر می آید که با مذهب شیعة امامیه در تضاد است و خود به طور کامل از راه و روش شیعیان بیرون است.

۱۲- با تحقیق و بررسی کتب شیعه نیز به همین نتیجه می توان رسید. چنان که در مورد غزالی گذشت ولی با این همه ملاحظه می کنید که صوفیان به سخنان این دو، سخت معتقد و پای بند بوده و نسبت به آن دو خوش بین اند و از آنها پیروی می کنند. و الله اعلم.( http://www.ebnearabi.com)

محدث بزرگ میرزا حسین نوری طبرسی (استاد مرحوم کاشف الغطاء،  آقا بزرگ طهرانی،  محدث قمی و...) در "خاتمه المستدرک(ج 2 ص 239 و240) ضمن بیان شرح حال ملاصدرا ، بیان می کند که وی (ملاصدرا) از ابن عربی بسیار تعریف کرده است ولی توجه نکرده است که ابن عربی از علمای عامه بوده و از نواصب. ابن عربی نیز همانند برخی دیگر از علمای اهل سنت ، به وجود امام مهدی(عج) اشاره کرده است ولی این دلیلی بر رفع نصب وی نیست.

شیخ علی نمازی شاهرودی در " مستدرک سفینه البحار " ج 7 ص 144 - 145 می گوید: «ابن عربی ، او محی الدین ، صاحب فتوحات مکیه و فصوص می­باشد . وی از ارکان متصوفه می­باشد و صاحب ادعاهای فاسد و سخنان گمراه کننده می­باشد که برخی از آنان را در کتابمان " تاریخ فلسفه و تصوف " بیان کرده­ایم .برخی از آنان در ماده "حیی"  به عنوان محی الدین بیان شد . وی در سال 638 ه.ق مرد. مذمت­ها و خرافیاتی برای وی می­باشد همچنان که در " بحارالانوار " آمده .

  آیت الله سید حسن صدر در " تکمله امل الآمل " ص 183و 184 می فرماید: کجاست مکان آنان از علمای ما ؟ و آیا در میان ما کسی وجود دارد که به وحدت وجود معتقد باشد مگر اینکه قائل آن صوفی می باشد . پس کتب "منازل السائرین"  و "رسائل قشیریه"  و  "رسائل ابن عربی" و حلاج و جنید و عطار و خواجه عبدالله و امثال آنان را مطالعه کن . آنان از صوفیه اند و نه کسانی مانند شهید و ابن فهد و بهایی و پدرش که از حکمای دین و متشرعین بوده اند.

 ایشان به صراحت مکان علمای بزرگ شیعه را از افرادی همچون ابن عربی و حلاج و غیره جدا می داند و اینان را مدعیان وحدت وجود و صوفیه معرفی می کند .ایشان مدعیان وحدت وجود را نیز شیعه ندانسته بلکه از صوفیه می داند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: صوفیه و عرفا!، ،
:: برچسب‌ها: نظر برخی از فقهاء و بزرگان شیعه در مورد ابن عربی ,
ن : علی حسین زاده
ت : پنج شنبه 22 فروردين 1392


محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.