افکار ابن تیمیه در بوتۀ نقد - عباسعلی مردی



پیرو کلام امیرعوالم خلقت اعرف الحق تعرف اهله

افکار ابن تیمیه در بوتۀ نقد - عباسعلی مردی

افکار ابن تیمیه در بوتۀ نقد - عباسعلی مردی

افکار ابن تیمیه در بوتۀ نقد، بررسی و نقد دیدگاه ابن تیمیّه دربارۀ خلفا و حضرت علی علیه السلام، آیت الله سید علی حسینی میلانی، انتشارات الحقایق، چاپ سوم، 1390، قم.

بسیاری از دانشمندان اهل تسنن اگر چه در مسائل عقیدتی، پیرو امام علی علیه السلام نیستند اما در عرض ارادت و بزرگ داشتن نام امیر المؤمنین، کوتاهی نمی کنند؛ و روایات فراوانی در مناقب و فضایل ایشان نقل می کنند. در این میان برخی از معاندان کینه ورز، به خاطر کینه و دشمنی با شیعیان، پا را از جادۀ انصاف بیرون نهاده و بسیاری از حقایق تاریخی و ویژگی های امیر المؤمنین را منکر شده اند. یکی از این اشخاص ابن تیمیه است. ابن تیمیه که امروزه یکی از تئوری پردازان وهابیت به شمار می رود در قرن هفتم می زیسته است.

آیت الله سید علی حسینی میلانی در کتاب افکار ابن تیمیه در بوتۀ نقد، بخشی از دشمنی ها و نفاقها و کینه ورزی های ابن تیمیه را به امام علی علیه السلام نشان داده است. 

کتاب در پنج بخش تنظیم شده است.

بخش یکم موارد دشمنی ابن تیمیّه با امیر مؤمنان علی علیه السلام را برشمرده است. ابتدا ديدگاه برخى از علماى اهل سنّت درباره ابن تيميّه آمده که وی را با توجه به حدیث «یا علی لا یبغضک الا منافق» او را منافق خوانده اند.

سپس به نقل برخی از احادیث متواتر که درباره علی علیه السلام است پرداخته که ابن تیمیه آن ها را تکذیب و رد کرده است. حدیث «گوش هوشمند فراگير»، « دروازه دانش نبوى»، « بهترين داور»، و «حق با على است» از این دست روایات هستند.

در ادامه رویارویی ابن تيميّه با علاّمه حلّى آمده که ابن تیمیه در نوشته هایش به امیر المؤمنین علیه السلام جسارت کرده و ایمان آن حضرت را همچون کفر کودک بی ارزش خوانده است.

بخش دوم نمونه های انکار فضایل بی کران امیر مؤمنان علی علیه السلام توسط ابن تیمیه آمده است.

ابتدا انکار ابن تیمیه در شأن نزول برخی از آیات نشان داده شده است.

سه آیۀ «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَهُمْ راكِعُونَ»؛ «الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً» و «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْم هاد» به گواهی محدثین اهل سنت دربارۀ امیر المؤمنین علیه السلام نازل شده اند اما ابن تیمیه با جسارت تمام این احادیث را دروغ می شمارد.

در ادامه برخی از احادیثی که به شهادت کتابهای اهل سنت دربارۀ امام علی است نقل شده و دیدگاه ابن تیمیه درباره آنها آمده است؛ وی باز پا از جادۀ انصاف بیرون نهاده و این احادیث متواتر را دروغ می شمارد. این احادیث چنین اند:

عليّ مع الحقّ والحقّ مع علي؛ على با حقّ است و حقّ با على.

حدیث اخوت: أنت أخي في الدنيا والآخرة.

من أراد أن ينظر إلى آدم في علمه، وإلى نوح في تقواه، وإلى إبراهيم في حلمه، وإلى موسى في هيبته، وإلى عيسى في عبادته فلينظر إلى علي بن أبي طالب؛ هر كس مى خواهد به علم آدم، تقواى نوح، بردبارى ابراهيم، هيبت موسى و عبادت عيسى بنگرد، به علىّ بن ابى طالب بنگرد.

وهو وليّ كلّ مؤمن بعدي؛ او پس از من ولى و صاحب اختيار هر مؤمن است.

اللهمّ وال من والاه وعاد من عاداه؛ خدايا! با ياورانش يار و با دشمنانش دشمن باش.

همچنین احادیث يوم الدار، فاروق امّت، اهل بيت كشتى نجات اُمّت و حديث طير را نیز از تیر کتمان و تکذیب خویش بی نصیب نگذاشته است.

در بخش سوم دیدگاه ابن تیمیّه به خلافت امیر مؤمنان علی علیه السلام آمده است؛ علی رغم شواهد بسیار در اصرار مردم به خلافت امام علی، ابن تیمیه معتقد است که مردم به زور و اکراه با آن حضرت بیعت کردند. او حتی عدالت امیر المؤمنین را انکار می کند و خروج خوارج را دلیل بی عدالتی آن حضرت می شمارد.

بخش چهارم: ابن تیمیّه و مقایسه ای بین خلفای سه گانه و حضرت علی علیه السلام.

ابن تيميّه از فتوحات و كشورگشايى هاى زمامداران بعد از پيامبر دم مى زند و آن را به عنوان برگ زرّينى در زندگى آن ها مى داند. از طرفى اين جنگ هاى خارجى را با جنگ هاى داخلى امير مؤمنان على عليه السلام مقايسه نموده و در نتيجه گيرى كاملاً غير منصفانه اى با تمام توان به آن حضرت جسارت مى نمايد.

وی بدون مقایسه صحیح که آيا جنگ هاى خلفا به اذن خداوند صورت گرفته است؟ و آيا جنگ هاى خلفا بر معيار صحيح اسلام بوده است؟ علیه امیر المؤمنین علیه السلام قلم فرسایی می کند.

نویسنده در ادامه می کوشد بین فتح اقلیم و فتح دلها تفاوت بگذارد؛ وی شیوه های دعوت غیر مسلمانان را به اسلام از شیوه های امیر المؤمنین علیه السلام بیان کرده و شیوۀ نصیحت و برخورد با مخالف را بازگفته است؛ آنگاه به سیرۀ امام علیه السلام در جنگ جمل به عنوان نمونه اشاره کرده است. سپس معيار عزّت و ذلّت را نزد ابن تیمیه بیان می کند که معتقد است: «هر كس گمان مى كند آن دوازده نفرى كه پيامبر وعده آمدنشان را داده، همين دوازده نفرى هستند كه شيعيان ادّعاى امامت آن ها را مى كنند، او در نهايت جهل و نادانى است؛ زيرا هيچ كدام از آن ها دست به شمشير نبردند مگر على بن ابى طالب، او هم نتوانست در زمان خلافتش با كفار نبرد كند حتى يك شهر هم فتح نكرد...».

نویسنده در پایان این بخش، مخالفان ابن تيميّه و مخالفت او با اجماع اهل سنّت را نقل کرده است که آنان امیر المؤمنین علیه السلام را بر حق می دانند. وی به استناد سخن بزرگان اهل سنت بیان می دارد که اگر ابن تیمیه را از دایرۀ اسلام خارج بدانیم سخن گزاف نگفته ایم.

نویسنده در بخش پایانی به تلاش ابن تیمیّه برای اثبات حقانیت خوارج و ناصبی ها اشاره دارد و افتراهای وی را  به امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است. وی نشان داده است که ابن تیمیه در این راه از توسل به احاديث دروغين ابایی ندارد.

جايگاه حضرت على مرتضى در پيشگاه پيامبر خدا مطلب پایانی کتاب است که رسول الله صلی الله علیه وآله بارها فرموده است یا علی:

أنا حرب لمن حاربكم؛ من در جنگم با هر كه به جنگ شما آيد.

اللهم وال من والاه وعاد من عاداه؛ خدايا! دوست بدار هر كه او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كه او را دشمن بدارد.

من أطاع عليّاً فقد أطاعني ومن عصى عليّاً فقد عصاني؛ هر كه از على فرمان ببرد از من فرمان برده و هر كه از فرمان او سرباز زند از فرمان من سرباز زده است.

عادى اللّه من عادى عليّاً؛ خدا دشمن است با هر كه با على دشمن باشد.

إنّ الشقي كلّ الشقي من أبغض عليّاً في حياته (حياتي) وبعد وفاته (وفاتي)؛ تمام شقاوت و بدبختى در كسى است كه على را دشمن بدارد؛ در دوران زندگى و بعد از وفات او (در دوران زندگى و بعد از وفات من).


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: اهل سنت، ،
:: برچسب‌ها: عباسعلی مردی, آیت الله سید علی میلانی, معرفی کتاب, کتابشناسی, ابن تیمیه,
ن : علی حسین زاده
ت : جمعه 8 فروردين 1393


محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.