نقد فلسفه و عرفان مصطلح – امام رضا علیه السلام: صاحب چنین پرسشی بر مسیر سنت نیست بلکه زندیق است
از جمله اندیشههای فلسفی و عرفانی که توسط امام رضا علیه السلام مورد نفی و رد قرار گرفته است، این مسئله است که انسان بر صورت خداوند آفریده شده است و این که انسان مظهر جامع اسماء و صفات الهی است.
ابن عربی می گوید: «از تنبیهات حق که بر زبان پیامبرش جاری شده این است که ان الله خلق آدم علی صورته» (فتوحات مکیه ۲/۴۹۰) و در جای دیگر می نویسد: «هر که خود را با این معرفت بشناسد پروردگارش را شناخته است زیرا خدا او را به صورت خویش آفریده است بلکه او (خدا) عین هویت و حقیقت انسان است» (فصوص الحکم ۱/۱۲۵)
فیلسوف معاصر در کتاب انسان کامل مینویسد: «عرفا مذهب آنان وحدت وجود است … در این مکتب انسان کامل در آخر عین خدا می شود. اصلا انسان کامل حقیقی خود خداست» (انسان کامل / ۱۶۸)
اما با مراجعه به اهل بیت علیهم السلام در مییابیم که عرفا و نیز فرقه مشبهه در اهل سنت که قائل به تجسیم خداوندند، معنای حدیث را تحریف کرده و در جهت مبانی غلط و باطل خود از آن استفاده کرده اند.
راوی میگوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: ای پسر رسول خدا! مردم روایت میکنند که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند آدم را بر صورت خویش آفرید. امام رضا علیه السلام فرمود: خدا آنان را بکشد. اینان اول حدیث را حذف کردند. رسول خدا با دو مردی که به یکدیگر دشنام می دادند برخورد کرد و از یکی از آنها شنید که به فرد دیگر میگوید: خداوند صورت تو و صورت هر کسی را که شبیه توست، زشت گرداند. حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ به آن مرد فرمود: ای بنده خدا به برادرت چنین مگو، زیرا خداوند حضرت آدم را بر صورت او آفریده است. (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج ۱ ص ۱۲۰)
شیخ صدوق (ره) در ذیل این حدیث میگوید: اهل تشبیه اول این حدیث را رها کرده، هم خود در معنای آن دچار گمراهی شدند و هم دیگران را گمراه کردند.
و البته در روایتی دیگر روایت فوق چنین معنا شده است که خداوند آدم را بر صورت خویش آفریده است اما این اضافه، اضافه تشریفی است مانند آن که خداوند در مورد کعبه میگوید: بیتی. یعنی خداوند میخواهد برای آدم و انسان شرافت قائل شود و لذا او را به خویش نسبت می دهد نه آن که گمان شود، وجود انسان و آدم از سنخ وجود و ذات الهی است. (توحید صدوق /۱۰۳)
امام رضا علیه السلام در روایتی دیگر تلقی همذات بودن و شبیه بودن انسان و خدا و یا به زعم شرک آلود عرفا، عینیت ذات خداوند و انسان را مردود می دانند.
یونس بن عبدالرحمن میگوید: کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع سَأَلْتُهُ عَنْ آدَمَ هَلْ کَانَ فِیهِ مِنْ جَوْهَرِیَّةِ الرَّبِ شَیْءٌ فَکَتَبَ إِلَیَّ جَوَابَ کِتَابِی لَیْسَ صَاحِبُ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ عَلَى شَیْءٍ مِنَ السُّنَّةِ زِنْدِیقٌ. (بحار ج ۳ / ۲۹۲)
به امام رضا علیه السلام نامه نوشتم و در این باره که آیا از جوهر و ذات الهی چیزی در وجود آدم و انسان هست یا نه ، پرسیدم. حضرت در جواب فرمود: صاحب چنین پرسشی بر مسیر سنت نیست بلکه زندیق است.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
صوفیه و عرفا!،
،
:: برچسبها:
ابن عربی, ذات الهی, زندیق, سنت, شرک آلود, شیخ صدوق, صفات الهی, عرفا, عرفان شرق, عرفان مصطلح, فتوحات مکیه, فرقه مشبهه, فصوص الحکم, فلسفه و عرفان, فلوطین, كتاب اصول كافى, محمد علی فروغی, محمد لاهیجی, مظهر اسماء, معارف انبیا،, معرفت, موجودات مكثره, مولوی, مکاشفات, میرزا جواد آقا تهرانی, هند, وحدت موجود, وحدت وجود,